توی رمان کیمیاگر از اصطلاح افسانه شخصی گفته میشه چند سال پیش که باهاش شدم همون موقع شروع کردم طراحی افسانه شخصیم و این اتفاق به مرور سر و شکل خودش رو پیدا کرد حالا که افسانه شخصیم توی ذهنم سالهاس شکل گرفته و البته این شانس رو داشتم که رنگ و بوی واقعیت هم بگیره ، حالا خوشحالم که خیلی سال پیش با رمان کیمیاگر اشنا شدم و باعث شد زندگی بس دل انگیز و دلچسب رو شکل بدم و حسی شگفت انگیز رو باهاش تجربه کنم و این حس همیشه همراهم میمونه. اخیش
اولین نفر کامنت بزار
تنوع رنگ
تنوع زیبایی
تنوع سلیقه های...
زیبایی همیشه هست شاید به ظاهر گاهی کدر بشه اما ...
آخرین نامه
شازده کوچولوی جذابم عین رمان ش...
شب 17
امروز رفته بودم ختم پدر محمد ارایشگ...
شب 14
دو هفته شد که ازت بیخبرم ولی میتونم...
شب 12
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت...
شب نهم
امشب داشتم به این فکر میکردم من و ...
شب هفتم
تاحالا همچین نوع انتظاری رو تجربه...
شب پنجم
تو مثل یه شاه بیت یه شعری
ک...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است