داستانی کوتاه از فرانتس کافکا که روایتی است از سرزمینی پر از ظلم وناعدالتی. که در ان قانون تنها با حکم ۱ قاضی اجرا میشود، بدون حق دفاع بدون تناسب جرم و تقاص و بدون اجرای منصفانه…
اولین نفر کامنت بزار
روایت مرگ مشکوک دانشجویی در خوابگاه که با شایعا...
داستان مردی که برای کار در پالایشگاه گازی، به خ...
گروهی از مهاجران ایرانی ، به امید رسیدن به استر...
سروان سابق، امانت فروش داستان ، به تصویر سازی م...
زندگی امانت فروش با دختر شروع میشود ولی خیلی زو...
نازنین، یکی از ستوده ترین رمانک های داستایوفسکی...
یک ...
راننده تاکسی مسافری را سوار میکند که شبانه به س...
برق در یکی از ایستگاه ها قطع میشود.. یکی از افر...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است