🫂🌱در این اپیزود از «سفر درون با شیدا»، از چیزی حرف میزنم که دوستداشتنی نیست اما واقعی است: لحظههایی که زندگی ما را میشکند. لحظههایی که فکر میکنیم این یکی، دیگر از توان ما خارج است… اما نیست.
اینجا از دردی میگویم که خودم با گوشت و پوست لمسش کردم؛ دردی که خواستم از آن فرار کنم ولی نتوانستم، و همانجا فهمیدم بعضی چیزها برای جنگیدن نیستند… برای فهمیدن هستند.
این اپیزود درباره لحظهای است که فهمیدم رنج، دشمن من نیست؛ یک پیامرسان است. یک اشاره. یک دعوت به اینکه خودم را عمیقتر ببینم، قدری صادقتر باشم و از زیر پوستم عبور کنم.
اینجا شعار نمیدهم. فقط حرف میزنم از چیزی که واقعاً تجربه کردهام و میدانم اگر تو هم در مسیرت هستی، احتمالاً یک جایی با آن روبهرو شدهای یا خواهی شد.🌱🫂
اولین نفر کامنت بزار
گاهی وقتا دلم برای خودم تنگ میشه...<...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است