تصمیمی که خیلی وقته گرفتیم
روزی که خدای همدیگه شدیم و تصمیم گرفتیم سرنوشت رو بسازیم منطق ما فکر هرچیزی رو کرده بود و باهم جلو اومدیم و اومدیم و اومدیم. از اینجا به بعدش هم کلی ماجرا هست. چیزی تموم نمیشه. اما یه چیز بین من و تو شکل گرفت و تا اخر هم تغییرش نمیدیم ، تازه سعی میکنیم با توجه به گذر زمان جذابترش کنیم. ایا چیزی ثابت مونده یا هی سعی کردیم با توجه به زمان و شرایط گزینه های جذاب تر رو تجربه کنیم؟ گاهی سخت گاهی اسون دو تایی در کنار هم گذروندیم در هر شرایطی . من از اولین باری که بهت گفتم تا اخر باز تکرار میکنم که تصمیم همین بوده، من در هر شرایطی در کنارت در روبروت شاید گاهی یکم دورتر و گاهی چسبیده بهت ، همیشه نگاهم به توست. این وجود تمرکزش فقط برای تو تنظیم شده. هر کاری میکنی خوب میکنی حباست هست ایا؟
من با هر انچه از تو دارم شب را به صبح و صبح را به شب میکنم تا زمانی که تو را بیشتر داشته باشم و وای که چه روزی شود روز وصال....زندگی با شازده کوچولو همینقدر شگفت انگیزه
اولین نفر کامنت بزار
چال گونه
زیبایی یه صورت وقتی دلنشین و چسب...
دلم لرزید ، میدونی
هر لبخندی به من مزه نم...
یک روز که ادم به تاریکی میخوره و ناامیدی همه وج...
توی رمان کیمیاگر از اصطلاح افسانه شخصی گفته میش...
تنوع رنگ
تنوع زیبایی
تنوع سلیقه های...
زیبایی همیشه هست شاید به ظاهر گاهی کدر بشه اما ...
آخرین نامه
شازده کوچولوی جذابم عین رمان ش...
شب 17
امروز رفته بودم ختم پدر محمد ارایشگ...
شب 14
دو هفته شد که ازت بیخبرم ولی میتونم...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است